دوست داشتیم این سالگرد را در روستای عیتا برگزار کنیم. روستایی واقع در نقطه‌ی صفر مرزی که مشرف بر فلسطین اشغالی است. آب و هوا و نسیم‌های آن فلسطینی‌اند و شما اکنون در حال استنشاق رایحه‌ی دل‌انگیز فلسطین اشغالی هستید. و این انتخاب معانی بسیاری داشت. شما مردان، زنان، کودکان، بزرگسالان و شخصیت‌های سیاسی، دینی، نظامی و امنیتی که در آن مکان حضور دارید هم‌اکنون در تیررس دشمن هستید. حضور این جمع پس از 65 سال از برپایی این رژیم غاصب معانی بسیاری دارد که شما و همه‌ی کسانی که در حال تماشای این صحنه هستند آن را می‌دانید. دوست داشتیم امروز گرد هم بیاییم و این سالگرد را در عیتا برگزار کنیم. عیتا به عنوان نماد همه‌ی شهرها، روستاها و شهرستان‌هایمان در جنوب، بقاع، ضاحیه‌ی جنوبی و دیگر مناطق لبنان، مردمان آن به عنوان نماد اهالی عزیز و پایدار حافظ خاکشان، مقاومان شجاع و قهرمان آن، شهیدانش که نزد پروردگارشان زنده‌اند، جانبازان صبور و اسیران آزاده‌اش. عیتا نماد همه‌ی شهرهایی است که 33 روز جنگیدند، ایستادند و عقب ننشستند. عیتا نماد این ثبات، شهامت و اصرار و بلکه جنگ بصیرانه و جنگ و فداکاری عاشقانه است. ارزش معنوی آن‌چه در 33 روز در عیتا رخ داد فراتر از تکلیف، واجب میهنی، نژادی یا دینی و قانون بود و از ارزش اخلاقی و بشری این مقاومت و ملت و سرزمین آن حکایت می‌کرد. پس می‌گویم زمینه‌ی این ایستادگی و نبرد، معرفت و عشق بوده است. بنده فراموش نمی‌کنم آن روزها وقتی اکثر خانه‌های این روستا ویران شده بود، به طور وحشیانه توسط نیروی هوایی و توپخانه‌های اسرائیل بمباران می‌شد و تانک‌های اسرائیلی به طور مکرر حمله می‌کردند و رزمندگان و برخی اهالی شهر به شدت در معرض این خطر قرار داشتند که همگی کشته شوند بنده از طریق برادرانی که مسئول مستقیم بودند به آن‌ها پیام دادم: شما مجبور نیستید در عیتا، یک روستای مرزی، بمانید. کسی شما را ملامت نخواهد کرد. چه این که این مسئله با استراتژی ما -که مبتنی جغرافیا نبود بلکه نبردی چریکی با هدف وارد آوردن بیش‌ترین خسارت‌ها به دشمن بود.- تناقض ندارد. ولی خود آن مقاومان شجاع قهرمان بودند که تصمیم گرفتند در یک روستای مرزی بمانند و تا آخرین فشنگ، گلوله، قطره‌ی خون و نفس بجنگند تا پیام هویت معنوی و ارزشی واقعی این مقاومت و ملت را به لبنانیان و همه‌ی جهان برسانند. بنده وقتی این ایستادگی را به یاد می‌آورم به یاد اصحاب حسین (علیه السلام) در شب عاشورا می‌افتم که به آنان گفته شد:«شب بر شما سایه افکنده پس جان خود را نجات دهید. هر کدام از شما دست یکی از افراد خانواده‌ی مرا بگیرد و مرا با این قوم تنها بگذارید.» با این که این مقاومت به رزمندگان عیتا نگفت شب بر شما سایه افکنده و بروید بلکه از آنان خواست به پایگاه جنگی دیگری بروند. ولی برای ماندن در پایگاهی مرزی پافشاری کردند. گویی شب و روز، در همه‌ی ساعات آن 33 روز در عیتا با جان، قلب، تن و سلول‌هایشان و خونی که در رگ‌هایشان جریان داشت فریاد می‌زدند:«لبیک یا حسین». عیتا نماد روستایی است که اهالی آن مانند اهالی همه‌ی روستاها در اولین ساعت آتش‌بس به خانه‌های ویران خود بازگشتند، زیراندازهای خود را پهن کردند، چادرهایشان را به پا داشتند، میان خرابه‌ها ساکن شدند، بر ماندن در سرزمین خود پافشاری کردند، بار دیگر خانه‌ها و مزارع خود را آباد کردند و به زندگی بزرگوارانه‌ای که فرزندان شهید عزیزشان به آن‌ها اهدا کرده بودند پرداختند. عیتا امروز روستایی زیبا، وفادار و سربلند است، مانند همه‌ی روستاهای ما. این است راز عیتا.