پاکسازی مهمترین پایگاه تروریستها درحومه دمشق

رتش سوریه دراین عملیات با استفاده از چندین محور، به مواضع تروریستها در حومه جنوبی دمشق به ویژه در شهرک های "الذیالیه" و "الحسینیه" در نزدیکی منطقه سیده زینب (س) یورش برد و با بهره گیری از تاکتیکی برق آسا ضربات سهمگینی به شورشیان مسلح وارد کرد.

یک منبع نظامی در گفت و گو با خبرنگار العالم تصریح کرد: نیروهای ارتش عربی سوریه در نبردی بی امان و نفس گیرعلیه تروریستها توانستند در کمتر از 24 ساعت شهرک های "الذیالیه" و "الحسینیه" را از لوث تروریست ها پاکسازی کنند.

در ویدئوی ارسالی گزارش گران العالم  استحکامات و موانع مین گذاری شده توسط عناصر مسلح برای اخلال در مسیرعبور ارتش سوریه دیده می شود.

این منبع با اشاره به پیروزی های چشمگیر ارتش سوریه در این عملیات بدون کمترین تلفاتی، از خسارات سهمگین وارد آمده به تروریست ها خبر داد تا جاییکه آنها مجبور به فرار از میدان نبرد شدند.

در این ویدئو کاملا واضح است که حتی اماکن تجاری، مدارس و بیمارستان های موجود در مسیر فرار تروریست ها از اقدامات خرابکارنه آنها در امان نمانده است و بیمارستان امام خمینی (ره) حدفاصل شهرک های "الذیالیه" و "الحسینیه" نشان داده شده که به مرکز عملیات و استقرار گروه های مسلح تبدیل شده بود.

عملیات پیروزمندانه ارتش سوریه در این مناطق به دنبال آن صورت گرفت که نظامیان پیشتر چندین روستا را در غوطه شرقی و غربی در حومه دمشق از چنگال عناصر مسلح تروریست پاکسازی کرده و زمینه این عملیات را فراهم کردند.

گاز سارین را چه کسانی علیه سوریه استفاده کردند

یک پژوهشگر سیاسی سوری فاش کرد: گاز اعصاب سارین که کمیته بازرسان سازمان ملل در باره استفاده از آن در سوریه تحقیق می کنند، توسط تیمی مورد استفاده قرار گرفته است که وابسته به تکفیری های عراق هستند.

مواد اولیه تشکیل دهنده گاز سارین، موادی تولید شده در عراق است که در زمان صدام در جنگ علیه ایران مورد استفاده قرار گرفت، این مواد در چارچوب برنامه شیمیایی عراق و زیر نظر دکتر "فهد الدانوک" تولید شد.

به گفته وی، شخص مزبور در چارچوب "گروه تحقیقات و مطالعات" فعالیت می کرد که به جریانی تکفیری وابسته بود. محل فعالیت این گروه تحقیقاتی، سالن پژوهش های وابسته به تاسیسات "المثنی" بود که در 40 کیلومتری شهر سامرا واقع شده است.

این پژوهشگر سیاسی خاطرنشان کرد: در این مکان، به ظاهر دانه های گندم مسموم و مواد شیمیایی سمی برای استفاده به عنوان کود شیمیایی تولید می شد، اما این فعالیت ها در واقع سرپوشی بر فعالیت اصلی این گروه بود که عبارت از تولید گازهای ممنوعه و مواد شیمیایی سمی و ارسال آن برای وزارت دفاع و دیگر سازمان ها بود، تا آن را ضد جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده قرار دهند تا شکست های متوالی لشکرها و دیگر واحدهای نظامی عراق در برابر حملات و موفقیت های سپاه و ارتش ایران را جبران کنند

این پژوهشگر سوری تصریح کرد: کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی "ناتو"، از طریق شرکت های اروپایی بیشماری، مواد اولیه لازم برای ساخت مواد شیمیایی سمی، ممنوعه و همچنین دستگاه های پیشرفته برای ساخت سلاح شیمیایی را در اختیار رژیم صدام قرار دادند. در این میان آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان غربی نیز به صادرات مواد شیمیایی سرطان زا، نظیر گاز خردل و دیگر گازهای اعصاب همچون "تابون"، "سارین" و "بی. زد" به عراق ادامه دادند.

وی گفت: افزون بر این کشورها، کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نظیر عربستان، کویت، اردن و دیگر کشورها نیز به حمایت مادی و لجستیکی از صدام همت گماشتند تا برنامه شیمیایی خود را زیر نظر دکتر فهد الدانوک به سرانجام برساند.

این منبع آگاه افزود: پس از پایان جنگ عراق و ایران، صدام، دکتر فهد الدانوک را به آمریکا فرستاد تا او را از انظار مخفی نگه دارد، واشنگتن نیز به او تابعیت آمریکایی داد و او در این کشور ساکن شد و هنوز هم تحت حمایت آمریکا روزگار می گذراند.

این پژوهشگر سیاسی سوری تاکید کرد: همه کسانی که در تاسیسات المثنی درس خوانده یا کار کرده اند، تندرو بوده و به برخی از گروه های تکفیری گرایش داشتند، گروه هایی که صدام سعی در پرورش آن ها در داخل عراق داشت تا به وسیله آن ها با هرگونه گرایش لائیکی که اندیشه های حزب بعث را تهدید می کرد، مقابله کند.

وی تصریح کرد که از همین مقدمه می توان به این نتیجه رسید، سازمان القاعده، هنگام چیره شدن بر برخی از شهرها و مناطق عراق که تفکر تکفیری در آن ها ریشه داشت، به راحتی می توانست به پژوهش ها و مطالعات صورت گرفته در زمینه شیمیایی در این مناطق دسترسی پیدا کند، و برای اجرایی کردن این پژوهش ها اقدام کند. از سوی دیگر، ساخت ماده سارین، کار چندان سختی نیست و برای ساخت آن، فقط به یک آزمایشگاه کوچک و شخصی تا حدودی آشنا به دانش شیمی و امور آزمایشگاهی نیاز است.

این پژوهشگر در ادامه چندین سوال را مطرح کرد که پاسخگویی به آن ضروری به نظر می رسد، از جمله این که آیا تاسیسات و مواد شیمیایی موجود در عراق به طور کامل نابوده شده است؟ آیا مقادیر زیادی از این مواد شیمیایی باقی مانده است؟ این مواد اکنون کجا و دراختیار چه کسانی است؟ آیا نمی توان این مواد را سرقت کرد و به دست گروه های مسلح در سوریه رساند؟

این کارشناس سوری در ادامه گفت: دلیلی که نشان می دهد گاز سارین در عراق وجود دارد، این است که شبکه القاعده پس از سرنگونی رژیم صدام از آن علیه نیروهای آمریکایی در منطقه التاجی در شمال بغداد استفاده کرده بود.

وی افزود: این منطقه و دریاچه های اطراف آن تحت سلطه گروه های وابسته به گروه تندروی موسوم به "دولت اسلامی عراق و شام " وابسته به شبکه القاعده قرار دارد که به زندان های التاجی و ابوغریب یورش بردند و علت واقعی این یورش، آزادی کارشناس امور شیمایی در دوره صدام است که به شبکه القاعده پیوسته بود و قبلا از سوی نیروهای آمریکایی بازداشت شده بود و آن ها قبل از عقب نشینی از عراق، وی را به طرف عراقی تحویل داده بودند.

این کارشناس سوری گفت: باید به این مساله توجه داشت که استفاده از سلاح شیمیایی در منطقه الغوطه شرقی دمشق بعد از قاچاق سلاح شیمیایی از سوی این کارشناس مواد شیمیایی صورت گرفت و این مساله تاکید می کند که این ماده در اختیار گروه های مسلح قرار دارد.

وی خاطرنشان کرد: آنچه که این فرضیه را تایید می کند، گزارش هایی است که ثابت کرده این ماده شیمیایی، دست ساز است و در منزل ساخته شده است و ساخته دست ارتش نیست، به ویژه اینکه تصاویری ویدئویی که از قربانیان حملات شیمیایی منتشر شده، افرادی را نشان می دهد که بدون اینکه ماسک زده باشند، در اطراف قربانیان پرسه می زنند و بدون اینکه دستکش پوشیده باشند، جسدها را لمس می کنند و مواد شیمیایی به آن ها سرایت نمی کند!

کارشناس سوری تصریح کرد: این مساله نشان می دهد که ماده شیمیایی مورد استفاده، سبک بوده و در کارگاهی کوچک ساخته شده و انتقال آن به سوریه دشوار نبوده است و "جاسم کعود" صاحب شرکت نقل و انتقال "براء" ( که مقر اصلی آن در باب المعظم در مرکز بغداد پایتخت عراق است) هنگام بازداشت هفت روزه خود از سوی نیروهای عراقی گفته بود که گاز سارینی که در سوریه استفاده شده، همان گازی است که در عراق ساخته شده بود. وی پیش‌تر، ارتش آمریکا را به اماکنی که گاز سارین در آن استفاده شده، راهنمایی کرده بود.

راز عیتا از زبان سید حسن نصرالله(سالگرد جنگ 33 روزه)

 دوست داشتیم این سالگرد را در روستای عیتا برگزار کنیم. روستایی واقع در نقطه‌ی صفر مرزی که مشرف بر فلسطین اشغالی است. آب و هوا و نسیم‌های آن فلسطینی‌اند و شما اکنون در حال استنشاق رایحه‌ی دل‌انگیز فلسطین اشغالی هستید. و این انتخاب معانی بسیاری داشت. شما مردان، زنان، کودکان، بزرگسالان و شخصیت‌های سیاسی، دینی، نظامی و امنیتی که در آن مکان حضور دارید هم‌اکنون در تیررس دشمن هستید. حضور این جمع پس از 65 سال از برپایی این رژیم غاصب معانی بسیاری دارد که شما و همه‌ی کسانی که در حال تماشای این صحنه هستند آن را می‌دانید. دوست داشتیم امروز گرد هم بیاییم و این سالگرد را در عیتا برگزار کنیم. عیتا به عنوان نماد همه‌ی شهرها، روستاها و شهرستان‌هایمان در جنوب، بقاع، ضاحیه‌ی جنوبی و دیگر مناطق لبنان، مردمان آن به عنوان نماد اهالی عزیز و پایدار حافظ خاکشان، مقاومان شجاع و قهرمان آن، شهیدانش که نزد پروردگارشان زنده‌اند، جانبازان صبور و اسیران آزاده‌اش. عیتا نماد همه‌ی شهرهایی است که 33 روز جنگیدند، ایستادند و عقب ننشستند. عیتا نماد این ثبات، شهامت و اصرار و بلکه جنگ بصیرانه و جنگ و فداکاری عاشقانه است. ارزش معنوی آن‌چه در 33 روز در عیتا رخ داد فراتر از تکلیف، واجب میهنی، نژادی یا دینی و قانون بود و از ارزش اخلاقی و بشری این مقاومت و ملت و سرزمین آن حکایت می‌کرد. پس می‌گویم زمینه‌ی این ایستادگی و نبرد، معرفت و عشق بوده است. بنده فراموش نمی‌کنم آن روزها وقتی اکثر خانه‌های این روستا ویران شده بود، به طور وحشیانه توسط نیروی هوایی و توپخانه‌های اسرائیل بمباران می‌شد و تانک‌های اسرائیلی به طور مکرر حمله می‌کردند و رزمندگان و برخی اهالی شهر به شدت در معرض این خطر قرار داشتند که همگی کشته شوند بنده از طریق برادرانی که مسئول مستقیم بودند به آن‌ها پیام دادم: شما مجبور نیستید در عیتا، یک روستای مرزی، بمانید. کسی شما را ملامت نخواهد کرد. چه این که این مسئله با استراتژی ما -که مبتنی جغرافیا نبود بلکه نبردی چریکی با هدف وارد آوردن بیش‌ترین خسارت‌ها به دشمن بود.- تناقض ندارد. ولی خود آن مقاومان شجاع قهرمان بودند که تصمیم گرفتند در یک روستای مرزی بمانند و تا آخرین فشنگ، گلوله، قطره‌ی خون و نفس بجنگند تا پیام هویت معنوی و ارزشی واقعی این مقاومت و ملت را به لبنانیان و همه‌ی جهان برسانند. بنده وقتی این ایستادگی را به یاد می‌آورم به یاد اصحاب حسین (علیه السلام) در شب عاشورا می‌افتم که به آنان گفته شد:«شب بر شما سایه افکنده پس جان خود را نجات دهید. هر کدام از شما دست یکی از افراد خانواده‌ی مرا بگیرد و مرا با این قوم تنها بگذارید.» با این که این مقاومت به رزمندگان عیتا نگفت شب بر شما سایه افکنده و بروید بلکه از آنان خواست به پایگاه جنگی دیگری بروند. ولی برای ماندن در پایگاهی مرزی پافشاری کردند. گویی شب و روز، در همه‌ی ساعات آن 33 روز در عیتا با جان، قلب، تن و سلول‌هایشان و خونی که در رگ‌هایشان جریان داشت فریاد می‌زدند:«لبیک یا حسین». عیتا نماد روستایی است که اهالی آن مانند اهالی همه‌ی روستاها در اولین ساعت آتش‌بس به خانه‌های ویران خود بازگشتند، زیراندازهای خود را پهن کردند، چادرهایشان را به پا داشتند، میان خرابه‌ها ساکن شدند، بر ماندن در سرزمین خود پافشاری کردند، بار دیگر خانه‌ها و مزارع خود را آباد کردند و به زندگی بزرگوارانه‌ای که فرزندان شهید عزیزشان به آن‌ها اهدا کرده بودند پرداختند. عیتا امروز روستایی زیبا، وفادار و سربلند است، مانند همه‌ی روستاهای ما. این است راز عیتا.

آخرین بیانات سید حسن نصرالله 1مهر

شاید ببینیم بالاخره اسرائیل را حکومتی تروریست دسته بندی کنید، از روند صلح عرب که همچنان روی میز است دست بکشید و یادتان بیافتد که فلسطین، ملت فلسطین و مقدسات فلسطینی هم وجود دارد و بیت المقدس، مسجد الاقصی و مسجد حضرت ابراهیم در معرض تهدیدند. شاید. ولی اصرار شدید و جدید دولت بحرین شامل جرم دانستن هرگونه ارتباط با حزب الله است. یعنی هر کس داخل بحرین با هر عضوی از حزب الله تماس بگیرد -اعضای سیاسی، رسانه‌ای، اجتماعی، خانواده‌های شهید، خانواده‌های جانباز و مردمی که یکدیگر را می‌شناسند و دوست دارند.- جرم است و پیگرد قانونی دارد و کار ساکنان بحرین را به دادگاه می‌کشاند. قاعدتا این مسئله یک مسئله‌ی قانونی و قضایی نیست بلکه یک موضع‌گیری سیاسی است که ما از آن تعجب نکردیم. دلیل اصلی‌اش هم این است که اکثریت قاطع بحرین دست به جنبشی مسالمت‌آمیز و مردمی می‌زنند و مطالبات بسیار معمولی و محقانه‌ای را مطرح می‌کنند و از حمایت رسانه‌ای و سیاسی برخی از نیروهای کم‌شمار جهان از جمله ما برخوردار می‌شوند. امروز بسیاری از کشورهای عربی، اسلامی و بیگانه‌ی جهان در برابر آن‌چه در بحرین رخ می‌دهد سکوت کرده‌اند با این که می‌دانیم در بحرین حتی یک نفر هم اسلحه نکشیده، عملیات انتحاری انجام نداده، دست به گزینه‌ی نظامی نزده و همچنان برای مطالبه‌ی حقوقشان به تظاهرات و وسائل مسالمت‌آمیز متوسل می‌شوند. با این حال کشورها و حتی برخی جریان‌ها و سازمان‌های مردمی که هیچ وظیفه‌ای جز ایستادن در کنار ملت‌ها برای خود قائل نیستند ساکتند. خب، این‌ها یک ملتند، چرا در کنارشان نمی‌ایستید؟! ولی نمی‌ایستند. حتی برعکس، دولت بحرین از تأیید و پوشش بهره‌مند می‌شود. در هر صورت ما از آن مردمی هستیم که حد اقل موضع سیاسی، رسانه‌ای و اخلاقی خود را در تأیید این تحرکات مردمی مسالمت‌آمیز و محقانه در بحرین اعلام کرده‌ایم. از همان روزها دولت بحرین اقدام به اخراج لبنانیان مقیم بحرین -که ربطی به موضع سیاسی ما نداشتند.- کرد، خواستار ورود حزب الله به لیست سازمان‌های تروریستی شد، خطوط هوایی منامه- بیروت را لغو کرد و رویکردهای خاصی را در مجلس همکاری‌های خلیج اتخاذ نمود و اقدام به ایجاد تهدید و ارعاب کرد. در هر صورت این نشان‌دهنده‌ی بی‌چارگی، ضعف و سستی دولت بحرین است که از یک بیانیه‌ی رسانه‌ای، سخنرانی سیاسی یا جمله‌ی سیاسی می‌ترسد و این طور غیر طبیعی به آن واکنش نشان می‌دهد. خب چنین دولتی ضعیف و بی‌چاره است و این برای ما قبل درک است. ولی ما به دولت بحرین و وزیر دادگستری که دیروز سخنرانی کرد و کمی در این باره شلوغ کرد می‌گوییم این موضع دینی، اخلاقی، نژادی، بشری و سیاسی ماست و جهان را به اتخاذ این موضع فرا می‌خوانیم. حامیان ملت بحرین، ایران و غیر ایران دخالت نمی‌کنند. شما هم این را می‌دانید و گزارش‌ها و تحقیقات بین المللی نیز این را ثابت و شما را ناراحت کرده است. و تصمیمات بحرین به معنای واقعی کلمات، خودگردان، داخلی، ملی، واقعی و مستقل است و به هیچ حکومت، جهت و محوری تمایل ندارد. ولی شما اهالی بی‌چاره، ناتوان و ضعیف به دنبال جلب دخالت خارجی هستید و دخالت نظامی خارجی را برای کمک به سرکوب ملتتان جلب نمودید. بنده از همه‌ی روحانیان مسلمان، همه‌ی ملت‌های عرب و مسلمان، دولت‌ها و کشورها درخواست می‌کنم تحرکی نشان دهند، موضع بگیرند، چیزی بگویند، حد اقل یک جمله بگویند. این افزایش سرکوب که امروز در بحرین رخ می‌دهد بسیار خطرناک است. تابعیت علمای بزرگ بحرینی لغو می‌شود و از کشور اخراج می‌شوند، دیگران نیز در معرض تهدیدند، سازمان‌های حوزوی منحل و نامشروعیت تلقی می‌شوند، مساجد تخریب می‌شوند، شخصیت‌های سیاسی بیش از دو سال است به زندان افتاده‌اند و امروز نیز رهبران سیاسی و دینی جدید را زندانی می‌کنند، روحانیان را زندانی کرده‌اند، زنان را زندانی کرده‌اند و در معرض بدترین چیزهایی هستند که نوامیس می‌توانند در معرض آن قرار بگیرند -ای عرب‌هایی که دم از ناموس می‌زنید.-. خب، روند رو به رشد سرکوب توسط دولت بحرین مشهود است. دولت بحرین تصور نکند می‌تواند ظلم و سرکوب ملتش را ادامه دهد و به خارج فشار بیاورد که سکوت کنند یا حد اقل چیزی نگویند و موضعی نگیرند. این برتافته نخواهد شد. این موضع ما در حزب الله ثابت است و از آن شانه خالی نخواهیم کرد و بر نخواهیم گشت. به ملت بحرین و اراده و عزم آن دل بسته‌ایم. ملتی که دو سال و نیم است صبر کرده و مانند دیگر کشورهای جهان عرب دست به واکنش نزده. بنده یکی از کسانی هستم که از صبر و تحمل این ملت حیران مانده‌ام. ملتی که به نوامیس، محرمات، روحانیان و مساجدش تجاوز شده، به او ظلم می‌شود و هیچ کس در این جهان به او گوش نمی‌دهد. دل بسته‌ایم که این جنبش مسالمت‌آمیز ملی شرافتمندانه ادامه یابد و آن افراد ضعیف و فرومایه با شدت‌ورزی و سرکوبشان به چیزی جز نا امیدی دست نخواهند یافت. چون این دوران، دوران دیگری است.